به گزارش شبکه معالم، علیاصغر فهیمی فر، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در نشست علمی «در آمدی بر فلسفه هنر» که در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: فلسفه هنر و زیبایی شناسی جزء مفاهیم کلیدی در مطالعات هنر است که اگر به درستی انجام شود می تواند به یک چارچوب و مبنای صحیح برای هنر باشد، هنر محدود به یک سری مباحث نظری نیست بلکه باید تبدیل به یک نقشه و نظام شود تا به درستی عملیاتی شود.
وی ابراز کرد: متأسفانه امروز اینگونه نیست هنرمندان ما ناخودآگاه اثری را می آفرینند که پشتوانه نظری ندارد بنابراین ماحصل آن چیزی به نام مکتب هنر نمی شود اما در غرب این اتفاق افتاده است و می بینیم که چطور جریانات اجتماعی را از طریق هنر شکل می دهند چون در کنار تجربیات عملی جریان نظری را هم تقویت می کنند.
فهیمیفر با بیان اینکه غرب در اوایل قرن ۲۰ کم کم سینما را تبدیل به هویت نظری کرد و سینما به عنوان زیان، رسالت و وظیفه ای برای هنر شد که امروز می بینیم یا یک فیلم چگونه جریانسازی می کنند، خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم هنری در تراز کشورمان داشته باشیم باید در کنار تجربیات عملی به مباحث نظری آن نیز توجه کنیم تا تبدیل به یک سبک، مکتب و نظریه های خرد و کلان شود و به وسیله آن بتوان در اجتماع جریانسازی کرد.
وی افزود: فلسفه زیبایی و هنر پایه و اساس کار است آنجا که اندیشه و عمل در هنر با هم گره می خورند، اگر چنین نبود در غرب این همه اتفاق به وسیله هنر نمیافتاد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس عنوان کرد: فلسفه هنر یک علم است که موضوعش هنر است و می کوشد تجربیات هنری انسانها را با روشهای عقلانی بررسی و قاعدهمند کند، اصول حاکم بر هنر را پیدا و زیبایی و غیر زیبایی را در هنر بررسی می کند.
تفاوت فلسفه هنر و با علم هنر
فهیمیفر با اشاره به تفاوت فلسفه هنر و با علم هنر بیان کرد: جوهره هنر زیبایی است و یکی از کارکردهای «فلسفه هنر» جداکردن مقوله زیبایی از زشتی است اما «علم هنر» تکنیک های هنر را بررسی می کند.
وی افزود: فلسفه هنر در فضا تعریف می شود مثلا معماری تنها میل گرد، مصالح و … نبست بلکه فضایی فلسفی دارد که تا وقتی نسبت به آن مسلط نباشیم انگار تیری در تاریکی انداخته ایم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: تفاوت خاستگاههای هنر در رویکرد انسانشناسی است اگر سبکی به وجود نمی آید چون به رویکرد آن توجه نشده به طور مثال رابطه اخلاق با هنر در قرن ۱۸ شکسته شد که آثار غیراخلاقی و حتی مبتذل نیز ساخته شد.
فهیمیفر تصریح کرد: فلسفه هنر یعنی شکل دهی خاستگاه هنر که ما را به سوی زیباییشناسی هدایت می کند؛ زیبایی شناسی علمی است که موضوعش «زیبایی» است و نحوه آفرینش زیبایی را بررسی و بین ادراک زیبایی و فاهمه ارتباط برقرار و در نهایت به یک چارچوب تبدیل می کند که واکنش های احساسی را ما نظم می دهد (ادراک زیبایی موضوعی «احساسی» و فاهمه «عقلانی» است).
فلسفه هنر ذیل زیباییشناسی است
وی خاطرنشان کرد: فلسفه هنر زیبایی را در هنر جلوه دهد، فلسفه هنر ذیل زیبایی شناسی است؛ به محض اینکه زیبایی را به آثار دستساز تبدیل کنیم آنجا فلسفه هنر شکل می گیرد.
فهیمیفر با بیان اینکه زیبایی هنر با زیبایی در واقعیت متفاوت است، عنوان کرد: اخلاق از قبح و زشتی ها فرار می کند اما هنرمند چطور آنها را به تصویر می کشد که مخاطب از آن فرار نمی کند و به تماشای آن آثار در قالبهای گوناگون مینشیند؛ این توانایی تئوریک است که اگر نباشد نمی توانیم هنر خود را بالغ کنیم و سینمای ما چون به بلوغ نرسیده آثار شبیه هم ساخته و تکرار می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: فلسفه هنر مبانی نقد را در اختیار ما می گذارد، فلسفه هنر به ما معیار می دهد و برای ما مسائل را روشن می کند که هویتبخش است.
وی در بخش دیگر سخنانش با بیان اینکه در تاریخ هنر ما، سنت و هنر آنقدر نزدیک به هم هستند که وقتی وارد یک شهر سنتی می شویم انگار وارد یک موزه شده ایم، اظهار کرد: در قرن ۱۸ که این دو از هم جدا شدند ضرباتی به سیستم ما زد که با گذشته خود در حوزه هنر وداع کردیم نتیجهاش این شد که امروز کسی به آثار هنری نگاه کاربردی ندارد؛ به جای اینکه گلیم دستباف را زیر پا بیندازیم و استفاده کنیم آن را به دیوار نصب می کنیم.
نسبت انسان با هنر
فهیمیفر ادامه داد: نیاز مخاطب به هنر در حد التذاذ بصری و شنیداری نیست، هنر یک نوع معرفت است که خداوند احسن القصص خود را در قرآن بیان فرموده است به طور مثال ماجرای یوسف پیامبر جنبه معرفت شناسی دارد که در قرآن مطرح شده است.
وی با اشاره به اینکه یک هنرمند برای مخاطبش نسخه میپیچد؛ همان طور که شخصیت های داستان من عمل می کنند تو رفتار کن، ابراز کرد: متأسفانه ما در زمینه فلسفه هنر فقیریم حرف جدی در سینما زده نمی شود؛ سیاست، دین و … گم شده است، ماهیت فرهنگی به اسم تلویزیون جوابگو نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تأکید کرد: باید تصرف در فرم و ساختار کنیم و زبان پیدا کنیم؛ زبان یک روح است که در کالبد فرهنگ متبلور می شود، هنر خود یک تشخُص دارد و تا زمانی که تبیین نشود نمی توان محتوایی در خور آن تولید کرد، زمانی که تعین پیدا کند اثر هنری خلق میشود.
فهیمیفر با اشاره به اینکه یکی از مشکلات ما فقه هنر است، افزود: اگر فقه پویا داشته باشیم زبان ما به انتقال مفاهیم مسلط می شود اما فقه ما چیزی را مشخص نکرده است، در فقه سنتی باب کتاب ذاله را داریم، ۴۰ سال مملکت را به دست گرفته اند اما درباره آن بحثی نمیکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس خاطرنشان کرد: امروز فضای مجازی مهم ترین ابراز انتقال دین شده است به طوری که حتی کلیساهای مجازی ایجاد کردهاند، ده ها هزار شبکه مختلف کار می کنند و اگر ما پای به پای آن ها ندویم قافیه را باخته ایم.