به گزارش شبکه معالم، خبرگزاري فرهنگ رضوي طي گفتگويي با حجتالاسلام والمسلمين علی رحمانی، رییس مرکز تخصصی آخوند خراسانی و استاد حوزه و دانشگاه، به تناسب حوزه تخصصياش به نقد و بررسي پژوهش در حوزه دانش قرآني پرداختيم، اما دامنه سخن خيلي زود گسترش يافت و به نقد مبنايي وي به سيستم پژوهشي و علمي كشور كشيده شد. اين گفتگو را بخوانيد.
حجتالاسلام والمسلمین علی رحمانی، گفت: در نگاه معاصران، علوم قرآن و تفسیر قرآن از هم تفکیک شدهاند. علوم قرآن بهعنوان مقدمه برای دستیابی به دانش تفسیر معرفیشده است. مطالعات مستشرقان ساحتهای دیگری را هم به این دو مورد اضافه کرده؛ مانند: روششناسی، معرفتشناسی، زبانشناسی و غیره که بهعنوانمثال، روششناسی تفسیر قرآن از قبیل مطالعات برآمده از این ساحت است.
در حوزه علوم قرآني پژوهشي به معناي درست كلمه نداريم
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه با در نظر گرفتن این سه ساحت، میتوانیم دانش قرآنی را به سه دسته مباحث پیش تفسیری، تفسیری و پساتفسیری تقسیمبندی کنیم، اظهار کرد: متأسفانه تقریباً میتوانیم بگوییم کار پژوهشی جدی در هیچکدام از این سه ساحت صورت نگرفته است.
وی با بیان اینکه پژوهش، عملی است که منجر به پاسخ به سؤالی میشود، گفت: متأسفانه غالب آنچه در این سه ساحت مشاهده میکنیم، جمعآوری و تدوین است.
حجتالاسلام والمسلمین رحمانی با بیان اینکه اگر خلاقیت را در نظریهپردازی امری اساسی تلقی کنیم، میتوانیم ادعا کنیم که امروزه در حوزه مباحث علوم قرآنی، پژوهش به معنی درست کلمه نداریم، افزود: البته مقالههای علمی ـ پژوهشی، پایاننامهها، رسالهها و تکنگارههایی وجود دارد و تلاش بر ایده پردازی شده است اما در حدی نیست که بخواهیم بهعنوان پژوهش تحولآفرین از آنها نام ببریم.
وی با اشاره به اینکه در عرصه مطالعات وابسته هم این مشکل وجود دارد، اظهار کرد: در مطالعات کاربردی تفسیر که عمدتاً با مطالعات بینرشتهای مرتبط است، مشکل مهمی که وجود دارد عدم شناخت خود مطالعات میانرشتهای است که سبب شده در این عرصه با التقاط معرفتی روبهرو باشیم.
حجتالاسلام والمسلمین رحمانی ادامه داد: بهعنوانمثال پژوهشگران و اساتیدی میخواهند بین روانشناسی مدرن و آیات قرآن، ارتباط برقرار کنند، درحالیکه روانشناسی مدرن از ناحیه پیشفرضها و مبانی، با اصول و مبانی حاکم بر پژوهشهای قرآنی در تضاد است و درواقع چون یک تضاد فکری، فلسفی و معرفتی بین آنها حاکم است. نمیتوانیم میان آنها به وحدت برسیم.
وی با اشاره به این مطلب که قبل از ورود به این حوزهها باید اول تعریفی از دانش سازگار با مبانی معرفتی و فلسفی خودمان داشته باشیم، اظهار کرد: وضعیت پژوهش در حوزه علوم قرآن خیلی خوب نیست و در همین باب یکی از حوزهها که در آن التقاطات رخداده، زبانشناسی و زیررشتههای آن مثل معناشناسی است.
وی با اشاره به اینکه معناشناسی در دو عرصه زبانی و فلسفی موردتوجه است، گفت: در اینجا هم مکاتب مختلفی وجود دارد اما معمولاً اصطلاحهایی مثل نشانهشناسی، زبانشناسی و معناشناسی در حوزه صحیح خودش بکار گرفته نشده است و این هم نه به خاطر آن است که پژوهشگران ما با این دانشها آشنایی داشته و بهدرستی بکار نمیگیرند بلکه به نظر من این بخش از دانشها بهطور دقیق برای ما تعریفنشده و فقط در سطح ترمینولوژی و اصطلاحات منتقلشده است، درواقع این دانشها در سطح جریان فکری خودش به کشورهای شرقی انتقال پیدا نکرده که این خود به یک آسیبشناسی در حوزه ارتباط ما با برخی از دانشهای غربی بازمیگردد.
وی در ادامه به هرمنوتیک اشاره کرد و افزود: در هرمنوتیک، مکاتب و جریانهای مختلفی وجود دارد و بسیاری از مکاتب هرمنوتیستی با نگاههای تفسیری مسلمانان سازگار نیست اما اینکه چرا بعضی اصطلاحاتی که در این حوزهها وجود دارد توسط پژوهشگران ما به خدمت گرفته میشوند و حتی نادرست استفاده میشوند به خاطر این است که اطلاعات درستی در این زمینه ندارند.
پژوهش
رییس مرکز تخصصی آخوند خراسانی با بیان اینکه امروزه در کشور در عرصه پژوهش و آموزش با نگاههای درجهدو که عمدتاً فلسفیاند مواجه هستیم، گفت: در کشور، آموزش رشتههای غیر فلسفی (نقلی) بدون ارتباط با مباحث درجهدو و منقطع از آنها آموزش داده میشود. مثلاً دانشهایی مانند معرفتشناسی، اگر قابل ارتباط با برخی رشتهها باشد، مورد آموزش قرار نمیگیرد و حتی درواقع اصل معرفتشناسی هم بهدرستی ارائه نمیشود.
وی تصریح کرد: معرفتشناسی تفسیر در هیچکدام از دانشگاههای ما تدریس نمیشود. اگر قرار باشد به رشتههای دیگر هم منتقل شود باید برای آن یک ماده درسی تعریف شود این در حالی است که چنین ماده درسیای تعریفنشده و برای آن متن آموزشی وجود ندارد. اساتیدی هم که با هر دو حوزه معرفتشناسی و علوم قرآن و تفسیر آشنا باشند به تعداد کافی نیستند.
روشنفکر زدگی و عامالبلوای حوزه و دانشگاه
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه متأسفانه دانشهای درجهدو بیشتر با نگاه روشنفکرانه به جامعه تزریق میشود، اظهار کرد: ما با دودسته افراد روبرو هستیم؛ آکادمیکها یا دانشگاهیان و انتلکتوئلها یا روشنفکران، از میان این دو، متخصصانی که کاملاً دانشمحور بوده، بهصورت فنی، دانش را یاد گرفته و عرضه میکنند و بهصورت کاملاً تخصصی به یک موضوع نگاه میکنند، آکادمیسینها هستند.
وی با اشاره به اغلب روشنفکران گفت: این دسته از افراد، سطح نگاهشان به مسائل لزوماً آکادمیک و تخصصی محض نیست بلکه به یک سطح میانی از فهم تنزل پیداکرده و در قالب پوسته و پوششی زیبا، مباحثی مردمپسند را ارائه میکنند.
وی ادامه داد: این افراد همانهایی هستند که بهعنوانمثال در رشته اقتصاد درس خواندهاند اما در سیاست اظهارنظر میکنند، روحانی است که فقه خوانده اما در جامعهشناسی ورود پیدا میکند و سخنانی توأم با اعتراض به وضعیت موجود در جامعه را مطرح میسازد. متأسفانه ازایندست افراد در انقلاب ما بهوفور دیده میشود. این موضوع عام البلوایی است که در حوزه و دانشگاه، وجود دارد.
حجتالاسلام والمسلمین رحمانی با بیان اینکه وقتی نگاه روشنفکرانه و غیرتخصصی وارد شد و مباحث را برای عموم مردم و با نگاه عامهپسند، مطرح کرد، آسیبهای متنوعی رخ میدهد، تصریح کرد: یکی از این آسیبها این است که عامه غیرمتخصص با مفاهیمی آشنا میشود که پایگاه رویش آنها را نمیداند و در مقام تحلیل، بهدرستی نمیتواند از این مفاهیم استفاده کند، ضمن اینکه عمده نتیجهگیریهای وابسته به این مباحث نیز بهصورت التقاطی ارائه و دریافت میشود.
وی با بیان اینکه متأسفانه در مجلات، حوزه و دانشگاه، نظرات و دیدگاههای روشنفکرانه بهوفور یافت میشود و این یک آسیب بزرگ محسوب میشود، اظهار کرد: کاش جامعه دانشگاهی ما اینقدر روشنفکر زده نمیبود و همه مسائل با نگاه تخصصی پیش میرفت.
وی ادامه داد: در اغلب دانشگاههای ما اساتیدی که مسائل را با نگاه تخصصی ارائه میکنند، کمتر مورد اقبالاند که این مسئله آمیخته با مسائل سیاسی هم هست و حوزه علوم قرآن هم از آن مصون نبوده و این یک آسیب جدی به علم در ایران محسوب میشود.
نظام تعلیمی موجود، مهارت پژوهش را ایجاد نمیکند
این استاد حوزه علمیه خراسان در ادامه به نقش نظام آموزشی در تولید پژوهش پرداخت و گفت: ما پژوهش را فعالیتی توأم با مهارتهای چندگانه میدانیم که منتهی به نظریهپردازی میشود یا به پرسشهایی که وجود دارد، پاسخی کاملاً متفاوت با پاسخهای پیشین ارائه میدهد، بنابراین باید مهارت پاسخ به پرسش تقویت شود. بر این اساس، پژوهش یک نوع مهارت است که باید در نظام آموزشی و تعلیمی به دانشپژوه منتقل شود.
وی با بیان اینکه نظام تعلیمی ما آموزش محور است و این نوع نظام آموزشی فقط به انباشت اطلاعات میپردازد، گفت: در نظام آموزش محور، مهارت، خلاقیت و تفکر جایگاهی ندارد.
وی با اشاره به نظام آموزشی تفکر محور، اظهار کرد: در این نوع نظام بر خلاقیت، تفکر سیستمی و انتقادگری تمرکز میشود که در آن انتقال مهارتها و تقویت فکر، محور اصلی محسوب میشود.
حجتالاسلام والمسلمین رحمانی افزود: اگر در نظام آموزشی ما، تفکر همراه با مهارتهای موردنیاز عرصه پژوهش منتقل شود، محصل پس از ورود به دانشگاه، مهارتهایش تقویت میشود و درنهایت وقتی پژوهشی انجام میدهد، نتیجه و حاصلی خواهد داشت اما در کشور ما چون این شرایط وجود ندارد، طبعاً پژوهش به معنای واقعی کلمه یا نداریم یا تعدادش بسیار اندک است.
فرایند تعلیمی معیوب و نگاه تکبعدی در آموزش
وی با بیان اینکه فرایند تعلیمی ما معیوب است و باید تغییر کند، اظهار کرد: در نظام آموزش محور فعلی که صرفاً انبوه اطلاعات را به دانشجو منتقل میکند، ممکن است دانشجویی با نمرات بالا فارغالتحصیل شود و در همین سیکل بهعنوان استاد پذیرفته شود اما پژوهشگر تربیت نمیشود.
وی با اشاره به نظام تحول در آموزشوپرورش گفت: چند سالی است که آموزشوپرورش به این سمت حرکت کرده و جمعی از متخصصان برای تغییر رویکرد نظام آموزشی ورود پیداکردهاند، طراحی خوبی هم صورت گرفته اما چنین طرحهایی باید خوب اجرا شود تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
وی نقطهضعف دیگر نظام آموزشی فعلی را همراه نبودن با فضای علمی روز دنیا عنوان کرد و گفت: در گذشته دانشها کاملاً تکبعدی بودند، بهعنوانمثال علوم قرآن، فقط علوم قرآن و روانشناسی، فقط روانشناسی بود اما در جامعه امروز به دلیل پیچیدگیهایی که وجود دارد، بین علوم، مسائل مشترک فراوانی ایجادشده و بهطور نمونه بین اقتصاد و سیاست و بین تفسیر قرآن و فلسفه و… ارتباط برقرارشده است اما متأسفانه دانشگاههای ما هنوز همان نگاه تکبعدی را در آموزش دارند.
وی با بیان اینکه نگاه بینرشتهای در دانشگاههای ما کمتر موردتوجه قرارگرفته است، افزود: لازم است که در دانشگاهها به سمت تعریف رشتههای جدید برویم و بستر مطالعات میانرشتهای را بیشتر فراهم کنیم.
تبیین نشدن نگاه انتقادی درست
وی در ادامه یکی دیگر از ضعفهای اساتید و نظام دانشگاهی ما را نهادینه نشدن نگاه انتقادی در میان آنها دانست و افزود: اگر متخصصان ما ارزش تخصصشان را بدانند و دنبال این نباشند که نظر آنها موردتوجه جریانهای سیاسی یا گروه اجتماعی خاصی قرار گیرد، بلکه اندوخته خود را عرضه و منتظر نقد باشند، عنصر نقد در کشورمان رشد پیدا میکند.
وی با بیان اینکه بسیاری از مردم جامعه ما نقد کردن بهطور درست را یاد نگرفتهاند و آنهایی هم که یاد دارند، ابزار کافی برای نهادینه کردن این عنصر در جامعه را نداشتهاند، اظهار کرد: البته نهادینه کردن عنصر نقد در جامعه، ابزارهای حاکمیتی هم نیاز دارد ولی درعینحال اگر بخواهیم دانشگاهی انتقادپذیر و انتقادکننده داشته باشیم باید در درجه اول اسلوب علمی انتقاد را بیاموزیم و آن را در بین خود نهادینه کنیم.
وی با بیان اینکه دانشگاه ما قرار است مدیر و پژوهشگر وارد جامعه کند، تصریح کرد: وقتی نگاه انتقادی در مردم جامعهای نهادینه شد اگر افراد در جایگاه مدیریت هم قرار بگیرند انتقادپذیر هستند و انتقاد را بهدرستی پاسخ میدهند اما متأسفانه بازهم باید بگوییم چون بسیاری از مردم ما انتقادپذیر نیستند طبیعتاً وقتی در جایگاه مدیریتی قرار میگیرند با مشکل مواجه میشویم.
وی مسئله دیگر در انتقاد را، خواستگاه ورود به نقد عنوان کرد و گفت: اینکه پایگاهی که ما از آن نگاه و اقدام به نقد میکنیم آیا پایگاه قابلاعتمادی است یا نه؟ مسئلهٔ مهمی است که معمولاً نادیده گرفته میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: مثلاً اگر کسی از منظر نگرشهای مدرن به حوزه نقد وارد شود، چون خود مدرنیسم بهعنوان یک وضعیت، آبشخور از مکاتب مختلفی دارد، و این مکاتب فکری با مبانی علمی ما مسلمانان همتراز و سازگار نیستند، مسلم است که این انتقاد ممکن است تبعات منفی به دنبال داشته باشد.
حجتالاسلام والمسلمین رحمانی با بیان اینکه برخی معتقدند هر آنچه از منظر نگرشهای مدرن بهعنوان انتقاد بر جامعه ما القا میشود، تماماً درست است، اذعان کرد: این نوع تفکر در سیاست، فرهنگ و اقتصاد و … ما ایجاد مشکل میکند.
وی با اشاره به اینکه انتقاد با تکیه بر مبانی فلسفی غرب، منجر به پیدایش پارادوکسها و حتی گاهی تبدیل به تهاجمها میشود، اظهار کرد: اینکه رهبری میگویند نیاز به بومیسازی علوم انسانی داریم به خاطر همین پارادوکسها است.
وی یادآور شد: لازم است به منتقدان گوشزد کنیم که اگرچه باید حریت علمی داشته باشند و همگان آزادی بیان را پاس بدارند؛ اما لزوماً بیان هر مطلب جدیدی، به معنای صحیح بودن آن نیست و ما موظفیم که معلومات درست را به جامعه ارائه دهیم و در مقابل از معلومات صحیح خودمان نیز دفاع کنیم.
وی متذکر شد: یکی از مهمترین آسیبهایی که در حال حاضر وجود دارد این است که ارزش تاریخ علمی کشور خودمان را در مقابل بعضی از نگرشهای غربی، خار و کوچک میبینیم.
سطح پایین برخی از اساتید و سرخوردگی دانشجویان
وی در ادامه با اشاره به نقش استاد در پرورش دانشجو گفت: کادر آموزشی ما نقص دارد. اساتید ما باید به روزتر و فعالتر حرکت کنند چراکه استاد خلاق نهتنها هیچگاه دانشجوی خلاق را پس نمیزند بلکه موجب شکوفایی او میشود.
وی ادامه داد: استادی که بهعنوانمثال در ۱۰ سال سابقه کاری خود یک مقاله ارزشمند علمی ندارد و همه پژوهشهایی که بهعنوان موظفیاش انجام داده، متکی بر پایاننامهها و رسالههای دانشجویانش است، طبیعی است که نمیتواند با یک دانشجوی خلاق تعامل علمی داشته باشد، در چنین شرایطی استاد در مقابل دانشجو به جایگاهش پناه میبرد و دانشجو یا سکوت میکند و خلاقیتش از بین میرود و یا سرخورده میشود و چهبسا برخی از این دانشجویان سرخورده بعدها منتقدان شدیدی علیه سنتهای قابل دفاع خودمان میشوند.
مدیر سابق گروه علوم قرآن و حدیث دفتر تبلیغات خراسان رضوی یادآور شد: البته این فراگیر نیست و ما اساتید اهل فکر هم در دانشگاههایمان داریم که باید به این اساتید بیشتر بها دهیم، فرصت کار علمی را برایشان فراهم کنیم و در مقابل از روشنفکر زدگی بهشدت پرهیز کنیم، اگر به این سمت حرکت کنیم حجم مقالات قابلعرضه ما حتی در سطح بینالمللی افزایش پیدا خواهد کرد.
تضعیف دروس حوزوی در دانشگاه
وی در ادامه به تضعیف دروس حوزوی در دانشگاه اشاره کرد و با بیان اینکه بسیاری از دروس دانشگاهی مانند تفسیر، علوم قرآني، فقه، کلام، فلسفه و … دانشهای حوزوی بودهاند که وارد دانشگاه شدهاند، گفت: یکی از مؤلفههای مهم در نظام آموزشی حوزه، نگاه تعمیقی است به این معنی که در حوزه، ابتدا استاد، درس را آموزش میدهد بعد طلبه میرود در مورد آن موضوع مباحثه میکند سپس درباره آنچه یاد گرفته، مینویسد و مطالعات مفصلی را انجام میدهد اما در دانشگاه اینطور نیست.
مدیر گروه آموزش فقه و مبانی اجتهاد دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی با اشاره به اینکه در نظام دانشگاهی، طی مدت کوتاهی حجم زیادی از دروس به دانشجو ارائه میشود و نظامترمی واحدی، اجازه ورود به عمق مطالب را نمیدهد، تصریح کرد: در این روال، نگاه سطحی رشد پیدا میکند البته این نگاه سطحی با یک پوسته منطقی و تقسیمبندی شکیل علمی ارائه میشود اما عمق ندارد بهعبارتیدیگر حجم زیادی از اصطلاحات زیبا به دانشجو یاد داده میشود اما این اصطلاحات بار معنایی عمیقی را منتقل نمیکند، درنتیجه میبینیم رشتههایی مانند علوم قرآنی، حدیث، فقه و فلسفه که ابعاد مختلف آن در حوزه موردتوجه قرار میگرفت، در دانشگاه خیلی نحیف شده، رشد پیدا نکرده و فرآوردهای ندارد.
وی یادآور شد: سالهای سال از تأسیس رشته علوم قرآنی در دانشگاه میگذرد اما میبینیم توسعهای که در دیگر علوم اتفاق افتاده در این رشته نبوده و حجم تولیدات علمی رشتههای علوم قرآنی نسبت به سایر رشتهها بسیار کم است.
تأسیس پژوهشگاههای وابسته به دانشگاه
حجتالاسلام والمسلمینرحمانی یادآور شد: در شرایط کنونی تا زمانی که نظام آموزشی اصلاحنشده یا باید حوزه ورود جدیتری پیدا کند یا باید پژوهشگاههای وابسته به دانشگاه تأسیس شوند و در آنها به نظریهپردازی بپردازند.
رئیس مرکز تخصصی آخوند خراسانی با بیان اینکه عرصههای مطالعاتی وسیعی که امروزه در جهان علم مطرح است باید به روی رشتههای ما هم گشوده شود، افزود: اگر این اتفاق بیافتد نگاهها تخصصیتر میشود و پژوهشهای ما هم پژوهشهای دقیقتر و کاملتری خواهد شد.
راه حلي به نام گسترش وقف علمی
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه باید از تحقیقات فردمحور خارج شویم و به سمت تحقیقات جمعی و سیستماتیک حرکت کنیم، گفت: ما جامعهای هستیم که خیلی تجربه کار جمعی نداریم و این یک مشکل بزرگ است. از طرفی برای انجام کار جمعی نیاز به ساماندهی و سرمایهگذاری داریم. پژوهشگاهها هم نمیتوانند بهطور مداوم از دولت پول دریافت کنند. این در حالی است که اکثر دانشگاههای موفق جهان، گاهی اوقات بودجهای که در اختیار دارند، نزدیک به بودجه کشور ما است چراکه از طریق فعالیتهای پژوهشی و ارتباط با مثلاً صنعت، مشکل مالی خود را رفع کردهاند. در چنین شرایطی در جامعه ما اگر وقف علمی گسترش یابد کمک بزرگی به نظام آموزشی ما میشود.
وی با بیان اینکه وقف در جهان اسلام از مهمترین عوامل اقتصادی و مالی رشد دانش بوده است، گفت: کثرت موقوفات در کشور ما نشان میدهد که این مسئله در بین مردم کاملاً پذیرفتهشده است فقط نکته مهم، مدیریت و جهتدهی به آن است.
وی با بیان اینکه نقص ما عمدتاً در مدیریت وقف است، تصریح کرد: اگر متولیان آگاه و دردمندی داشته باشیم که بخواهند موقوفات را جهتدهی کنند، زمینههای اجتماعی آن کاملاً فراهم است.
وی یادآور شد: وقفهای مردم ما عمدتاً وقفهای عام است یعنی برای عموم مردم انجام میشود. اما اگر بخواهیم وقفها را به سمت وقفهای خاص مثل وقف علمی، هدایت کنیم باید فرهنگسازی کرده و از ظرفیت تمام بخشهای تبلیغاتی استفاده کنیم تا بازدهی لازم را داشته باشد.