حجت الاسلام و المسلمین رضا برنجکار، رییس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه، در گفتگو با خبرنگار شبکه معالم در حاشیه مدرسه تابستانی کلام امامیه، در خصوص نسبت اصول استنباط علم کلام با اصول استنباط علم فقه از لحاظ علمی گفت: میان اصول استنباطی در فقه عملی و فقه اعتقادی در عین حالی که اشتراکات بسیار بوده، اما تفاوت هایی نیز وجود دارد. به یک معنا می توان گفت که برخی از مباحثی که در علم اصول مطرح بوده و مربوط به فقه عملی است، در فقه اعتقادی مطرح نمی شود و بالعکس برخی مباحثی که در اصول اعتقادی و به یک معنا اصول فقه اعتقادی مطرح است در اصول فقه عملی مطرح نیست و برخی مطالب نیز مشترک است.
وی ادامه داد: مباحث حجیت برهان، حجیت عقل، حجیت سنت(منابع) از دسته امور مشترک هستند؛ در واقع منابع مشترک است و هر دو از قرآن استفاده می کنند و در نحوه استفاده از قرآن اصالت ظهور و حجیت ظهور مشترک است. یا به طور کلی مباحث انفاس در علوم اصول مشترک است و عام و خواص مطلق و مؤید و این که همه ادله را باید با هم جمع کرد و تعارضات را باید دید و راه حل ارائه داد و روایات را تا میزان ممکن جمع کرد؛ ا این ها مباحثی است که تقریبا بین هر دو اصول فقه عملی و اعتقادی مشترک است.
وی افزود: اما مباحثی هم وجود دارد که در اصول فقه عملی است و در اصول فقه اعتقادی مطرح نیست؛ همانند اصول عملیه. در مباحثی که دلیل اماره وجود ندارد به اصول عملیه مراجعه می کنیم.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار نیز بیان کرد: مباحثی در اصول فقه اعتقادی وجود داشته که در اصول فقه عملی وجود ندارد، ولی آن ها را باید ایجاد کنیم. به عنوان مثال یکی از مباحث کل نگری است که می تواند یک اصل باشد. در فقه معمولا ابواب به جهت این که اکثر آن ها اموری تعبدی هستند، ارتباطی با هم ندارند؛ اما در فقه اعتقادی یا فقه العقیده چون مباحثی با هم ارتباط دارد می توانیم برای یک باب از ابواب مختلف ادله آن ابواب را به کمک این باب بیاوریم.
وی اشاره کرد: در کلام ما می توانیم از علوم دیگر نظیر علوم تاریخ، آمار، فیزیک و شیمی استفاده کنیم، البته به شرطی که از امور قطعیه باشند؛ اما در فقه این مسأله مطرح نیست.
رییس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه با بیان این که ابواب اعتقادی به جهانی واحد نیازمند هستند و این جهان اجزایش با یکدیگر متفاوت است، لذا از هر بخش و ابواب می توان برای باب دیگر کمک گرفت و هر بحثی در هر باب اقتضایی دارد، در پاسخ به این پرسش که آیا می توان در اعتقادات از مبانی اخلاقی استفاده کرد، پاسخ داد: در بسیاری از مباحث استمدادهای کلامی مبتنی است بر حسن و قبح عقلی که اگر منظور حسن و قبح عقلی باشد می تواند در کلام مورد استفاده قرار گیرد.
وی اضافه کرد: یکی از تفاوت های کلام و فلسفه این است که فلسفه به حسن و قبح عقلی استناد نشده و معمولا از عقل نظری استفاده می شود؛ اما در کلام هم از عقل عملی و هم از عقل نظری استفاده می شود.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار خطرنشان کرد: از دیگر تفاوتهایی که در متون کلامی مشهود بوده این است که همه متون تعبدی نیستند در حالی که در فقه نوعا متون تعبدی هستند؛ در اعتقادات بخشی تعبدی هستند و بخش های دیگری نیز وجود دارد که ارشادی، یا تذکری و یا وجدانی هستند.