به گزارش ستادی خبری همایش ملی «قرآن پژوه روشن بین»، حجتالاسلام والمسلمین محمد کاظم راشد یزدی استاد برجسته اخلاق در حاشیه همایش نکوداشت آیتالله شیخ محمد واعظ زاده خراسانی که توسط دفتر تبلیغات اسلامی خراسانی رضوی برگزار گردید، در گفتگویی به تبیین ابعاد شخصیتی و علمی استاد محمد واعظ زاده خراسانی (مؤسس دانشگاه مذاهب اسلامی و نخستین دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی) پرداخت.
سؤال: در ابتدا علاقهمند هستیم از زبان شما درباره شخصیت علمی مرحوم آیتالله واعظ زاده بشنویم. در سخنانی فرموده بودید نگفتههایی از آقای واعظ زاده وجود دارد و حوزه مشهد قدر ایشان را ندانست.
استاد راشد یزدی: بسم الله الرحمن الرحیم. همانطوری که میدانید اسلام دین علم است و چون دین علم است باید آن را آموخت، همانند علم اقتصاد، مدیریت و امثالهم. الان عصر سرعت و اطلاعات است، یعنی اشتباه غیر قابل جبران است و زمان معطل اشتباه من نمیشود که آن را اصلاح کنم و فرد زیر چرخهای پرسرعت زمان له میشود. شخصیتهایی مثل آقای مرحوم آیتالله واعظ زاده در یک دوره زمانی به وجود آمدند و پیدا کردن امثالشان خیلی مشکل است. واقعاً مادر زمان، مثل اینها را نمیتواند به وجود بیاورد.
به مرحوم واعظ زاده ارادت داشتم، معمولاً در جلسات علمی شاخص بود. در گعدههای علما که دعوت میشدم ایشان هم حضور داشت و از یک برجستگی علمی برخوردار بود.
ایشان دارای چند ویژگی ممتاز و متمایز بود. اول، داشتن سرمایه عمیق علمی. دوم، ذاتاً عالم بود و علم جزء وجودش بود؛ علم باید به ذات برود، یعنی عاریه نباشد. سوم، خانوادگی عالم بود. چهارم فهمیده و نکته سنج بود. پنجم افتادگی و متواضع بود؛ معمولا کسی که سرمایهای دارد، بروز میدهد ولی این رفتار در او نبود و دیده نشد.
انسان فرآورده و معجونی از شش محل است: صلب پدر، رحم و دامن مادر، منزل، جامعه و دیگری اماکن آموزشی. این اماکن را آقای واعظ زاده طی کرده بود. اینکه گفتم علمش ذاتی بود، یعنی در جانش بود و گرمی آن عاریتی نبود، بلکه خاصیتی بود. اگر کسی این طور باشد، محتوای جانش هم اسلامی و ارزشمند است.
از دست دادن آقای واعظ زاده عادی نبود. روایتی داریم که "ومَوتُ قَبيلَةٍ أيسَرُ مِن مَوتِ عالِمٍ". یک قبیله پرجمعیتی اگر از دنیا برود آسانتر است که یک مغز ورزیدهای مثل آقای واعظ زاده از دنیا برود؛ درگذشتش واقعاً ضایعهای برای حوزههای علمیه بود.
سؤال: درباره تواضع علمی که فرموید، یکی از شاگردان استاد واعظ زاده نقل میکرد: بارها برای چاپ رساله به ایشان مراجعه کردم ولی ایشان کاملا گریزان بود.
استاد راشد یزدی: بله همین طور است، چند نفر بودند که اگر بهدنبال چاپ رساله میرفتند به قول معروف میگرفت، یکی آقای واعظ زاده خراسانی بود و دیگر آقایان مشکینی و مصباح. به هر حال این مسئولیت، مسئولیت سنگینی است و جرأت میخواهد. گاهی میشود بعضی دنبال این مسئولیت میدوند تا پیدایش کنند و چند صباحی هم از این کرسی استفاده میکنند، ولی بعضیها هستند که دور آن نمیروند، اما مرجعیت به سراغ آنان میرود.
سؤال: با این جامعیت علمی و عملی که میفرمایید، ایشان در زمان حیات و حتی در ایام رحلت غریب بود، علت چه میتواند باشد؟
استاد راشد یزدی: یک علت این بود که دو سوم آن را خود ایشان مخفی میکرد و در معرض قرار نمیداد. کسی که متاعی دارد آن را با دکور نشان میدهد، اما ایشان خودش را در معرض قرار نداد، گنج و معدنی که پنهان بود.
سؤال: این طور نبوده است که فعالیتهای ایشان پنهان باشد!
استاد راشد یزدی: بله، اما تواضع و فروتنی فوقالعاده ایشان، کاملاً آشکار و مؤثر بود. میگویند شیخ الرئیس ابوعلی سینا بدون کوچکترین تفاخری پس از سالها علم آموزی اذعان میکند که "تا بدانجا رسید دانش من، که بدانم همی که نادانم".
سرتاسر زندگی مرحوم واعظ زاده تواضع بود. کسانی که با ایشان هم بحث بودند میگفتند مطلب را با استحکام بیان میکرد اما هیچ وقت نمیخواست تفوق جویی کند، یعنی تفوق داشت ولی قبول نداشت و بروز نمیداد. این صفت بندگان وارسته خدا است، وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا.
مرحوم واعظ زاده در سراسر زندگی با خصم احتجاج میکرد و طرف را محکوم میکرد، ولی هیچوقت از اینکه او محکوم شده است خوشحال نمیشد. هرگز از او مباحاتی و فخر فورشی ندیدم. زیبا و متقن سخن میگفت، تمام وجودش برای اسلام میتپید و هیچ وقت در رفتارش سر سوزنی ریا، خودخواهی و مصلحت اندیشی دیده نشد.
سؤال: مراودات علمی – تقریبی ایشان به چه نحو بود؟ مواردی بوده است که برای شما نقل کرده باشند.
استاد راشد یزدی: بله بسیار، از فعالیتهای خاص و ماندگار ایشان تمرکز بر تقریب و اتحاد مسلمین است. از جمله کسانی که در زمان آقای بروجردی مایه گذاشت و از ایشان پشتیبانی کرد آقای واعظ زاده بود. او واسطهی آیتالله بروجردی و شیخ شلتوت (شیخ وقت الازهر مصر) بود و میتوان به نوعی گفت عامل موفقیت و از مشوقین آیتالله بروجردی در زمینه تقریب مذاهب بود. خدمات شایانی در طول عمرش نسبت به این مسئله انجام داد که اجرش نزد خدای متعال است.
آقای واعظ زاده مکاتباتی فراوانی با علمای معاصر داشت. او مکاتبهای با مفتی اهل سنت و مقیم عربستان بن باز داشت که داستانش مفصل است، خوب است نامهها و اسناد ایشان هرچه زودتر در دسترس علاقهمندان و پژوهشگران قرار بگیرد.
سؤال: برخی با نظرات و فعالیتهای تقریبی ایشان در مشهد موافق نبودند، تحلیل شما چیست؟
استاد راشد یزدی: اینها نمیفهمیدند، تقریب و حدت اسلامی یک اصل اسلامی و قرآنی است. بلاخره همه گرفتاریهای اسلام مربوط به این است که ما نتوانستیم با هم باشیم؛ زمانیکه با هم نیستیم، برای یکدیگر هم نیستیم. اگر برای هم نباشیم چه مسلمانی است؟! اتحاد و وابستگی مسلمانان با یکدیگر بهتر از نفاق و دو دستگی است. دو نفر آدم که با هم باشند، نیروی فوق العادهای شکل میگیرد.
ما مسلمانان یک پنجم دنیا هستیم ولی متأسفانه با هم نیستیم. پیامبر صلیالله علیهوآله در یک روایتی فرمودند "زمانی میآید که دشمنان بر سر کاسه منافع شما مینشیند، شخصی پرسید به خاطر جمعیت کم ما است؟ فرمودند نه شما زیاد خواهید بود، انباشتگی دارید و اما زور ندارید. بین دلهایتان نفاق است".
پیامبر صلیالله علیهوآله یک تهدیدی کردهاند که اگر این طور شد خداوند ترس شما را از دل دشمنانتان بیرون میکند، الان وقتی حاکمان کشورهای اسلامی حرفی میزنند، آمریکا و برخی کشورهای مختلف میخندند، چرا که میدانند اینطور نیست و از این تفرقه مسلمانان حکومت میکنند.
آقای واعظ زاده این مسائل خوب درک میکرد و در سیاست خارجی متبحر بود. علمای ما در وحدت با ایشان هم عقیده بودند، اما برخی سیاستهای دشمنان و نظامهای قدرتی عالم را درک نکرده بودند و نحوه ضربه زدنشان را نمیشناختند.
سؤال: به عنوان سوال پایانی بفرمایید دانشآموختگان دین چگونه روش و منش بزرگانی چون آیتالله واعظ زاده را ادامه دهند و نیر حوزههای علمیه و مسئولان آن برای تربیت امثال آیتالله واعظ زاده چه نقش دارند؟
استاد راشد یزدی: در پاسخ به سؤال اول، طلبه باید خوب درس بخواند، اسلام را بشناسد و دین شناس شود، چون چیزی را که آدم نمیشناسد، دشمنش میشود. دیگری هم علاوه بر شناخت، بهوسیله علم بنیه خود را تقویت کند. قرآن کریم میفرماید: لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ، شما که نمیتوانید به آسمان بروید مگر به سلطان و سلطان یعنی علم.
همانطور که در ابتدا گفتم، طلاب و دانشجویان باید زمان و جامعه خود را درک کنند، الآن درس خواندن به اندازه حجم درس گذشتگان به کار نمیآید، بلکه باید بیشتر درس خواند. متاسفانه آیا دانشجوها الان باید اینطور درس بخوانند!
حضرت امیر علیهالسلام میفرماید: «العلم سلطان». کسی که علم را پیدا کند سوار میشود و اگر پیدا نکند سوارش میشوند. خلاصه باید اولاً درس خواند و بعد بنیه علمی خود را تقویت کند و در آخر برای رضای خدا کار کند.
در پاسخ به سؤال دوم، نهاد حوزه لازم است زمینه تقریب را فراهم کند. زمینههای فراوانی هم وجود دارد از جمله منشور مقام معظم رهبری در این زمینه عالی و راهگشا است.
سؤال: اگر نکتهای درباره مرحوم آیتالله واعظ زاده باقی مانده است بفرمایید.
استاد راشد یزدی: با صفاتی که در ابتدای گفتگوی از مرحوم آیتالله واعظ زاده خراسانی عرض کردم، شخصیت ممتاز و عظیمالشأن ایشان در تاریخ خواهد ماند. هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق.
این افراد کسانی هستند که مرگ حریف اسم و عکس و رسمش نمیشود، چرا که بر فکر بشر تأثیر گذاشتهاند و برای همیشه ابقاء میشوند و لو اینکه قبرشان در هر جایی که باشد. مثل آقای واعظ زاده، قبرشان در قلب من و امثال من و آیندگان است.
بعد از وفات تربتشان در زمین مجوی، در سینههای مردم عارف مزارشان/ والسلام.