به گزارش شبکه معالم، آیت الله فیاضی، رییس هیئت مدیره مجمع عالی حکمت اسلامی در سومین نشست از نخستین روز مدرسه تابستانی معرفت شناسی در فلسفه اسلامی به تبیین موضوع «دیدگاه های فیلسوفان مسلمان در خصوص ادراک حسی»پرداخت و گفت: مطالب بر اساس اصالت وجود بیان می شود و اساسا اصالت ماهیت حرفی است نا معقول و معقول این است که همه چیز موجود هستند بوجودی که به علت دارند.
وی افزود: حدود سیزده تعریف از مجرد و ماده آمده است ولی آن که مورد تایید است در تعریف ماده معنی می شود، زیرا مجرد خودش معنایی ندارد و به معنای نداشتن است و مفهومش سلبی است . مادی یعنی موجودی قابل اشاره، حسی بالفعل و بالقوه است و یا منتبع در موجودی است که قابل اشاره حسی است ( یعنی جوری وجودش به او وابسته است که اگر او از بین برود او هم از بین می شود ).
وی با بیان این که علیت بر دو قسم خارجی و تحلیلی است، تصریح کرد: علیت خارجی به صورتی است که علت و معلول واقع شوند هویتشان با هم متفاوت است. وجود معلول عین فقر است عین نیاز هست ولی به این معنی نیست که هویتش همان هویت خالق باشد یا هویتی داشته باشد منفک از وجود خالق در وجود او. بلکه او وجودی می تواند داشته باشد که برای خودش هویتی داشته باشد (تقریبا همه فلاسفه قائل اند مگر ملاصدرا )
این استاد فلسفه اسلامی در خصوص علیت تحلیلی بیان کرد: در کلام فلاسفه ما مرتکز نام برده شده است. آخوند در اسفار می گوید زمان معلول حرکت است اما معلول تحلیلی است. در قسمت علیت بیان نشده است که علیت دو نوع است که علیت خارجی و علیت تحلیلی است و خارجی است . بنابراین وجود علیت تحلیلی ماهیت است یعنی ماهیت و وجود در خارج عین هم هستند و رابطه آنان ذات باری با صفاتشان است.
وی با اشاره به مسأله علم ما به جزئیات مادی خارجی گفت: علم در اینجا به معنی یقین است. یقین لفظ مشترک است بین سه معنا در ذیل
* یقین به معنی الاعم : یقین در مقابل ظن (تصدیق جازم)
* یقین به معنی الاخص : تصدیق جازم صادق مطابق با واقع ( جهل مرکب نباشد و ریشه دار باشد به طوری که هیچ کاری نتوان کرد و در مقابل ادله دیگر یقین به هم نریزد)
* یقین لغوی : علم ثابتی که درش اشتباه و شک نیست و هر کسی آن را داشته باشد نفسش آرامش و اطمینان دارد و همین سه قسم شده است علم الیقین – عین الیقین – حق الیقین و این خصوص علم حصولی نیست خواه علم حصولی باشد و خواه علم حضوری باشد.
آیت الله فیاضی با بیان این که علم ۱۸ معنا دارد، خاطرنشان کرد:علم به جزئیات سه راه دارد و هر سه معقول و قابل دفاع است که در ذیل آمده است.
1. علم حضوری: علم به جزئیات مادی خارجی ( می تواند برای کسی باشد که در بند بدنش نباشد و روحش به اندازه بدنش نباشد و بزرگتر با علم حضوری یقین و علم پیدا کند مثلا شیخ اشراق و دلیلش این است که نفسش به قدری بزرگ است که چیزهای دیگر درون ظرف وجودی او قرار می گیرد – خدای متعال به همه موجودات در زمان وجودشان علم حضوری دارد و قبل از خلق امکان علم حضوری ندارد).
2. علم تعبدی : وقتی با برهان وجودی و برهان صدیقین وجود خدا ثابت می شود و صفاتی برای این خدا قرار میگیرد و حکمت خدا هم فهمیده می شود؛ از طرفی ما می فهمیم که عقل ما نسبت به یک سری چیز ها دستش کوتاه است و نمی فهمد ( مثلا فرق بین ماه رمضان و شعبان و … ).
3. علم عقلی : همه انسان ها این علم را دارند و فیلسوف کارش این است که این کار را توجیه کند.